[صفت]

bold

/boʊld/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: bolder] [حالت عالی: boldest]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 درشت و خوانا

bold letters
حروف درشت و خوانا

2 شجاع شجاعانه

مترادف و متضاد brave
  • 1.It was a bold decision to go and live abroad.
    1. رفتن و خارج از کشور زندگی کردن، تصمیمی شجاعانه بود.
  • 2.She was a bold and fearless climber.
    2. او کوهنوردی شجاع و نترس بود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان