Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . قفس
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cage
/keɪʤ/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
قفس
معادل ها در دیکشنری فارسی:
قفس
مترادف و متضاد
coop
enclosure
pen
1.a birdcage
1. یک قفس پرنده
2.I don’t like seeing animals in cages.
2. من دوست ندارم حیوانات را در قفس ببینم.
تصاویر
کلمات نزدیک
café
caftan
caffè latte
caffeine
caff
caged
cager
cagey
cagoule
cahoots
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان