Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شتر
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
camel
/ˈkæml/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شتر
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اشتر
شتر
1.camels are used in desert countries for riding on or for carrying goods.
1. شترها در کشورهای بیابانی برای سواری و حمل بار استفاده میشوند.
تصاویر
کلمات نزدیک
camcorder
cambridge
cambodian
cambodia
camber
camel driver
cameleer
camellia
camellike
camelopard
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان