[اسم]

canvas

/ˈkænvəs/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 بوم نقاشی

معادل ها در دیکشنری فارسی: بوم تابلوی نقاشی
a sale of the artist’s early canvases
حراج بوم‌های نقاشی اولیه هنرمند

2 کرباس (پارچه) برزنت

معادل ها در دیکشنری فارسی: برزنت کرباس
  • 1.Canvas is an extremely durable fabric.
    1. کرباس پارچه‌ای بسیار با دوام است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان