[صفت]

capitalist

/ˈkæpətəlɪst/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more capitalist] [حالت عالی: most capitalist]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سرمایه گرای کاپیتالیست، سرمایه داری

معادل ها در دیکشنری فارسی: کاپیتالیست
  • 1.A capitalist society
    1. یک جامعه سرمایه داری [سرمایه گرای]
  • 2.capitalist warriors
    2. مبارزان سرمایه گرای
[اسم]

capitalist

/ˈkæpətəlɪst/
قابل شمارش

2 سرمایه‌دار سرمایه‌گرا، کاپیتالیست

معادل ها در دیکشنری فارسی: سرمایه‌دار کاپیتالیست
  • 1.My father is a capitalist.
    1. پدرم یک سرمایه‌دار [سرمایه‌گرا] است.
تصاویر
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان