Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . معتاد به شکلات
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
chocoholic
/ˈʧɔkəˈhɑlɪk/
قابل شمارش
1
معتاد به شکلات
شکلات دوست، [فردی که به مقدار بسیار زیاد شکلات میخورد]
1.My sister is a chocoholic.
1. خواهرم یک معتاد به شکلات است.
تصاویر
کلمات نزدیک
chock-a-block
chock
choc-ice
choc
chloroplast
chocolate
chocolate cake
chocolate chip
chocolate milk
chocolate-covered
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان