[فعل]

to christen

/ˈkrɪsən/
فعل گذرا و ناگذر
[گذشته: christened] [گذشته: christened] [گذشته کامل: christened]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 نامگذاری کردن (هنگام غسل تعمید) تعمید دادن، نامیدن

مترادف و متضاد baptize name
  • 1.Have you christened your son?
    1. آیا پسرت را نامگذاری کرده ای [تعمید داده ای]؟
  • 2.the church in which Jonathan was christened.
    2. کلیسایی که در آن "جاناتان" تعمید داده شد [نامگذاری شد].
  • 3.We christened our car "The turtle".
    3. ما اتومبیل مان را "لاک‌پشت" نامیدیم.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان