Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نزدیک به
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[حرف اضافه]
close to
/kloʊs tu/
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نزدیک به
1.Our house is close to a hospital.
1. خانه ما نزدیک به یک بیمارستان است.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
close thing
close the stable door after the horse has bolted
close the gap
close the books
close supporting fire
close to home
close to the bone
close to the mark
close together
close up
کلمات نزدیک
close the window
close the door
close the books
close season
close out
close to tears
close your zipper.
close-cropped
close-fitting
close-hauled
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان