Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به عضویت گروهی برگزیدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to co-opt
/ˌkəʊ ˈɑːpt/
فعل گذرا
[گذشته: co-opted]
[گذشته: co-opted]
[گذشته کامل: co-opted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
به عضویت گروهی برگزیدن
به عضویت کسی در گروه رضایت دادن
1.She was co-opted on to the committee last June.
1. او در ماه ژوئن اخیر عضو کمیته شد.
2.She was co-opted onto the board.
2. او عضو هیئتمدیره شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
co-op
co-educational
co-author
co
cnn
co-owner
co-pilot
co-production
co-religionist
co-signatory
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان