[اسم]

coal

/koʊl/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 زغال‌سنگ زغال

معادل ها در دیکشنری فارسی: زغال زغال‌سنگ
  • 1.He works in a coal mine.
    1. او در یک معدن زغال‌سنگ کار می‌کند.
  • 2.Put some coal on the fire.
    2. کمی زغال روی آتش بگذار.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان