Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تدوین کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to codify
/ˈkoʊdəˌfaɪ/
فعل گذرا
[گذشته: codified]
[گذشته: codified]
[گذشته کامل: codified]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
تدوین کردن
قانون وضع کردن
مترادف و متضاد
arrange
systematize
1.the bill codified these standards for the first time.
1. این لایحه، این استانداردها را برای اولین بار تدوین کرده است.
تصاویر
کلمات نزدیک
codification
codicil
codger
codfish
codex
coding
codling
codpiece
cody
coed
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان