Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . همزیستی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to coexist
/ˌkoʊɪɡˈzɪst/
فعل ناگذر
[گذشته: coexisted]
[گذشته: coexisted]
[گذشته کامل: coexisted]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
همزیستی کردن
formal
1.Our pets coexist at our home with little or no problems.
1. حیوانات خانگی ما بدون هیچ دردسری کنار یکدیگر همزیستی میکنند.
تصاویر
کلمات نزدیک
coeval
coeus
coercion
coerce
coelom
coexistence
coffee
coffee bar
coffee bean
coffee break
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان