Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . تابوت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
coffin
/ˈkɑːfɪn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
تابوت
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تابوت
مترادف و متضاد
casket
1.A procession of mourners slowly followed the coffin.
1. دسته عزاداران به آرامی به دنبال تابوت حرکت کرد.
تصاویر
کلمات نزدیک
coffers
coffer
coffeehouse keeper
coffeehouse
coffee-table book
coffle
cog
cogent
cogitate
cognac
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان