[عبارت]

cold, hard cash

/koʊld, hɑrd kæʃ/

1 پول نقد جرینگی

مترادف و متضاد cash coins and bills
  • 1.I want to be paid in cold, hard cash, and I want to be paid now.
    1. من می خواهم پولم نقد پرداخت شود، و می خوام همین الان پرداخت شود.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان