Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ترک عادت ناگهانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cold turkey
/ˌkoʊld ˈtɜːrki/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
ترک عادت ناگهانی
بوقلمون سرد
1.to experience cold turkey
1. ترک عادت ناگهانی را تجربه کردن
توضیح درباره اصطلاح cold turkey
اصطلاح بوقلمون سرد به بازه ای اولیه ترک اعتیاد گفته می شود که در آن فرد معتاد ناگهان شروع به ترک کرده اما همچنان میل شدیدی به اعتیاد دارد و این دوره بسیار برایش ناخوشایند است.
تصاویر
کلمات نزدیک
cold tablet
cold sweat
cold store
cold storage
cold sore
cold war
cold, hard cash
cold-blooded
cold-blooded killer
cold-calling
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان