Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . نرم کننده (مو)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
conditioner
/kənˈdɪʃənər/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
نرم کننده (مو)
1.shampoo and conditioner
1. شامپو و نرم کننده
rinse out the conditioner
نرمکننده را آبکشی کردن
apply the conditioner
نرمکننده زدن
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
condition
condiment
condenser
condensed milk
condense
conditions
condominium
condor
conduct
conductor
کلمات نزدیک
conditioned
conditionally
conditional sentence
conditional
condition
conditioning
conditions
condo
condole
condolence
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
