Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اتصال
2 . ارتباط
3 . پرواز، اتوبوس یا قطار اتصالی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
connection
/kəˈnek.ʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اتصال
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اتصال
مترادف و متضاد
link
1.Many companies now offer free connection to the Internet.
1. امروزه شرکتهای زیادی اتصال رایگان به اینترنت فراهم میکنند.
2
ارتباط
رابطه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ارتباط
بستگی
پارتی
پیوستگی
پیوند
رابطه
ربط
مترادف و متضاد
contact
link
1.He has denied having any connection with the terrorists.
1. او داشتن هرگونه ارتباط با تروریستها را انکار کرده است.
2.The connection between smoking and heart diseases is well known.
2. ارتباط بین سیگار کشیدن و بیماریهای قلبی شناخته شده است.
3
پرواز، اتوبوس یا قطار اتصالی
تصاویر
کلمات نزدیک
connecting rod
connecting flight
connecting
connected
connect to the internet
connective
connective tissue
connectivity
connector
connery
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان