[فعل]

to construe

/kənˈstruː/
فعل گذرا
[گذشته: construed] [گذشته: construed] [گذشته کامل: construed]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 برداشت کردن تعبیر کردن، تفسیر کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: تعبیر کردن
مترادف و متضاد infer interpret
  • 1.He considered how the remark was to be construed.
    1. او فکر کرد که از نظرش چگونه برداشت می شود.
  • 2.Her words could hardly be construed as an apology.
    2. حرف های او را به سختی می شد عذرخواهی تعبیر کرد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان