[اسم]

coronation

/ˌkɔrəˈneɪʃən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 تاجگذاری

معادل ها در دیکشنری فارسی: تاجگذاری
مترادف و متضاد crowning
  • 1.The new king’s coronation occurred last night.
    1. تاج گذاری پادشاه جدید دیشب روی داد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان