Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . پنبهای (پارچه)
2 . پنبه
3 . نخ
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
cotton
/ˈkɑtən/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
پنبهای (پارچه)
کتان، نخی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنبهای
نخی
1.I love cotton pants.
1. من شلوار کتان دوست دارم.
2
پنبه
معادل ها در دیکشنری فارسی:
پنبه
a cargo of cotton and wheat
محموله پنبه و گندم
3
نخ
مترادف و متضاد
thread
a cotton reel
قرقره نخ
sewing cotton
نخ خیاطی
تصاویر
کلمات نزدیک
cottager
cottage pie
cottage industry
cottage hospital
cottage cheese
cotton boll
cotton bud
cotton candy
cotton mill
cotton on
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان