Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . شورا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
council
/ˈkɑʊn.səl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
شورا
انجمن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شورا
شورایی
1.the New York City Council
1. شورای شهر نیویورک
2.The town council is responsible for keeping the streets clean.
2. شورای شهر مسئول تمیز نگه داشتن خیابانها است.
تصاویر
کلمات نزدیک
coulomb
couloir
coulis
coulee
couldn't care less
council estate
council flat
council house
council tax
councillor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان