Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . مشاوره
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
counseling
/ˈkaʊnsəlɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
مشاوره
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رایزنی
1.Many students come to us for counseling.
1. دانش آموزان بسیاری برای مشاوره به ما مراجعه می کند.
2.marriage counseling
2. مشاوره ازدواج
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
counsel of perfection
counsel of despair
counsel is no command
counsel
councilwoman
counsellorship
counselor
counselor-at-law
counselorship
count
کلمات نزدیک
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان