[اسم]

cubicle

/ˈkjubɪkəl/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 اتاقک اتاقچه، پارتيشن

معادل ها در دیکشنری فارسی: اتاقک کابین
  • 1.Here's my cubicle.
    1. اینجا اتاقک من است.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان