[جمله]

cut off one's nose to spite one's face

/kʌt ɔf wʌnz noʊz tu spaɪt wʌnz feɪs/

1 با لجبازی اوضاع را برای خود بدتر کردن از روی عصبانیت کار را بدتر کردن

  • 1.Billy loves the zoo, but he refused to go with his mother. He cut off his nose to spite his face.
    1. "بیلی" عاشق باغ وحش رفتن است، اما قبول نکرد که با مادرش برود. او از روی عصبانیت کار را بدتر کرد.
توضیح درباره اصطلاح cut off one's nose to spite one's face
ترجمه تحت اللفظی این اصطلاح "بریدن بینی خود برای خراب کردن صورت" است و منظور از آن این است که کسی از روی عصبانیت و ناراحتی کاری کند که تنها به خود آسیب می رساند و کار را بدتر می کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان