[صفت]

digital

/ˈdɪdʒ.ət̬.əl/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 دیجیتال عددی

معادل ها در دیکشنری فارسی: دیجیتال
  • 1.He was wearing a digital watch.
    1. او یک ساعت دیجیتال [عددی] به مچ داشت.
  • 2.I bought a digital recording.
    2. من ضبط صوت دیجیتالی خریدم.
digital data/TV
داده‌ها/تلویزیون دیجیتال
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان