Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . کهنه ظرف شویی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
dishcloth
/dɪʃklɔθ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
کهنه ظرف شویی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
جل
1.A dirty dishcloth
1. کهنه ظرف شویی کثیف
تصاویر
کلمات نزدیک
dish up
dish towel
dish the roast beef out on the platter, please.
dish the omelet up on a serving platter.
dish out
dishearten
disheartened
disheartening
dishes
dishevel
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان