[فعل]

to disinfect

/dɪsɪnˈfɛkt/
فعل گذرا
[گذشته: disinfected] [گذشته: disinfected] [گذشته کامل: disinfected]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 ضدعفونی کردن

معادل ها در دیکشنری فارسی: ضدعفونی کردن
مترادف و متضاد sterilize
to disinfect a wound
ضدعفونی کردن یک جراحت

2 ویروس‌زدایی کردن (کامپیوتر)

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان