Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . غواصی
2 . شیرجه (شنا)
3 . تمارض (فوتبال)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
diving
/ˈdɑɪv.ɪŋ/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
غواصی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
غواصی
1.I want to go diving.
1. میخواهم به غواصی بروم.
2
شیرجه (شنا)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شیرجه
3
تمارض (فوتبال)
معادل ها در دیکشنری فارسی:
تمارض
تصاویر
کلمات نزدیک
divine
divination
dividing line
dividers
dividend
diving board
diving platform
divinity
divisibility
divisible
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان