Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . خسته
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
done in
/dʌn ɪn/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more done in]
[حالت عالی: most done in]
1
خسته
informal
مترادف و متضاد
exhausted
tired
1.I was really done in after the game.
1. من بعد از بازی واقعاً خسته بودم.
تصاویر
کلمات نزدیک
desktop computer
deportee
defriend
darwinist
cul8r
dominoes
east asia
e-card
extroverted
stands
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان