Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (لباس و...) روی چیزی انداختن
2 . چیزی را پوشاندن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to drape
/dreɪp/
فعل گذرا
[گذشته: draped]
[گذشته: draped]
[گذشته کامل: draped]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
(لباس و...) روی چیزی انداختن
1.He draped his coat over the back of the chair.
1. او کتش را روی پشتی صندلی انداخت.
2.She had a shawl draped around her shoulders.
2. او شالی روی شانهاش انداخته بود.
2
چیزی را پوشاندن
walls draped in ivy
دیوارهای پوشیدهشده با پیچک
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
dramatist
dramatically
dramatic play
dramatic
drama
drapery
drastic
drastically
draught
draught horse
کلمات نزدیک
drank
dramaturgy
dramatize
dramatization
dramatist
draper
drapery
draper’s
drapes
drastic
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان