[فعل]

to drape

/dreɪp/
فعل گذرا
[گذشته: draped] [گذشته: draped] [گذشته کامل: draped]
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (لباس و...) روی چیزی انداختن

  • 1.He draped his coat over the back of the chair.
    1. او کتش را روی پشتی صندلی انداخت.
  • 2.She had a shawl draped around her shoulders.
    2. او شالی روی شانه‌اش انداخته بود.

2 چیزی را پوشاندن

walls draped in ivy
دیوارهای پوشیده‌شده با پیچک
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان