[عبارت]

drive mad

/draɪv mæd/

1 عصبانی کردن دیوانه کردن

  • 1.That noise is driving me mad.
    1. آن صدا دارد من را دیوانه می‌کند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان