[صفت]

dropped

/drɑːpt/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 کاهش‌یافته

2 تنزل‌یافته

3 متوقف‌شده (در زمینه تولید) رهاشده

  • 1.Some of the dropped features will be reverted in the future.
    1. برخی از ویژگی‌های متوقف‌شده در آینده برگردانده خواهند شد.

4 افتاده

معادل ها در دیکشنری فارسی: افتاده
dropped apples
سیب‌های افتاده (از درخت)
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان