Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . زندگی کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to dwell
/dwel/
فعل ناگذر
[گذشته: dwelled]
[گذشته: dwelled]
[گذشته کامل: dwelled]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
زندگی کردن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
ساکن بودن
سکنی گزیدن
سکونت داشتن
1.I don't want to dwell on the past.
1. من نمیخواهم در گذشته [با خاطرات گذشته] زندگی کنم.
تصاویر
کلمات نزدیک
dweeb
dwayne
dwarf
dw
dvd player
dwell on
dweller
dwelling
dwelling place
dwelling unit
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان