Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به سمت شرق
2 . به سمت شرق
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[قید]
eastward
/ˈiːstwərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more eastward]
[حالت عالی: most eastward]
1
به سمت شرق
در جهت شرق
1.The road extends eastward towards the river.
1. جاده در جهت شرق به سمت رودخانه وسیع میشود.
[صفت]
eastward
/ˈiːstwərd/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more eastward]
[حالت عالی: most eastward]
2
به سمت شرق
به مقصد شرق
in an eastward direction
به سمت شرق
تصاویر
کلمات نزدیک
easternmost
easterner
eastern
easterly
easter egg
eastwards
eastwood
easy
easy as pie
easy chair
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان