[عبارت]

eat humble pie

/it ˈhʌmbəl paɪ/
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 پوزش خواستن خود را خوار و ذلیل کردن

  • 1.Our boss was forced to eat humble pie aftre everyone realized that he had made the wrong budget estimate for the coming year.
    1. رئیس ما مجبور شد از ما پوزش بطلبد بعد از اینکه همه فهمیدند که او تخمین اشتباهی برای بودجه سال آینده زده است.
توضیح درباره اصطلاح eat humble pie
در زمان قرون وسطا وقتی ارباب ها به شکار می رفتند و گوشت شکار را کباب می کردند از دل و جگر و اجزای شکم شکار برای برده ها پای می پختند و به آنها می دادند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان