Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . اگزما
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
eczema
/ˈeksɪmə/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
اگزما
معادل ها در دیکشنری فارسی:
اگزما
1.Many cases of childhood eczema may be due to allergy to cow’s milk.
1. بیشتر موارد اگزمای پوستی کودکان به خاطر حساسیت به شیر گاو است.
تصاویر
کلمات نزدیک
ecumenical
ecuadorian
ecuador
ectoplasm
ectopic pregnancy
ed
ed.
edacious
edamame
edd
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان