[صفت]

electronic

/ɪˌlekˈtrɑːnɪk/
غیرقابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 الکترونیکی

معادل ها در دیکشنری فارسی: الکترونیکی
  • 1.an electronic calculator
    1. یک ماشین حساب الکترونیکی
  • 2.electronic bill paying
    2. پرداخت قبض الکترونیکی
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان