Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . [جمع واژه foot]
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
feet
/fiːt/
غیرقابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
[جمع واژه foot]
پاها
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
on the mend
painkilling
cough medicine
hard of hearing
banged up
community hospital
ent
epipen
face covering
hand gel
کلمات نزدیک
mastership
master craftsman
visiting professor
go for a drive
go bike riding
compulsory standard
earned leave
information extraction
have some tea
see a doctor
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان