Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . ترتیب چیزها را رعایت کن.
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
First things first.
/fɜrst θɪŋz fɜrst./
1
ترتیب چیزها را رعایت کن.
حق تقدم با مسائل مهم تر است.
1.First things first: read the directions carefully before you try to assemble the bookcase.
1. ترتیب چیزها را رعایت کن: قبل از اینکه قفسه کتاب را سر هم کنی با دقت دفترچه راهنما را مطالعه کن.
تصاویر
کلمات نزدیک
first strike
first sergeant
first responder
first place
first person
first we must get our baggage checked in that section.
first we should go to the baggage claim area.
first you should dice the onions.
first you should disinfect the wound.
first you should learn to float in the water.
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان