[اسم]

firstborn

/ˈfɜːrstbɔːrn/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 فرزند ارشد

old use
  • 1.Olaf is my firstborn.
    1. "اولاف" فرزند ارشد من است.
[صفت]

firstborn

/ˈfɜːrstbɔːrn/
غیرقابل مقایسه

2 مربوط به فرزند ارشد

old use
  • 1.In the Hebrew Bible, the firstborn son is the one who inherits his father's position as head of the family.
    1. در کتاب مقدس عبری، پسر ارشد کسی است که جایگاه پدر را به‌عنوان رئیس خانواده به ارث می‌برد.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان