Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . لعنتی
2 . بهشدت
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[صفت]
fucking
/ˈfʌkɪŋ/
قابل مقایسه
[حالت تفضیلی: more fucking]
[حالت عالی: most fucking]
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
لعنتی
informal
1.Get your fucking car out of the way.
1. ماشین لعنتیات را از سر راه بردار.
[قید]
fucking
/ˈfʌkɪŋ/
غیرقابل مقایسه
2
بهشدت
informal
1.I'm fucking sick of this rain!
1. من بهشدت از این باران خسته شدم!
تصاویر
کلمات نزدیک
frumpy
fruiterer
fruitarian
fructuous
fructification
fug
fulgent
fuliginous
fulmination
fuming
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان