Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . گانگلیون (کابدشناسی)
2 . کیست گانگلیون
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
ganglion
/ɡˈæŋɡliən/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
گانگلیون (کابدشناسی)
عقده، گره
2
کیست گانگلیون
توضیحاتی در مورد واژه ganglion
واژه ganglion یا کیست مچ دست برجستگیهایی کیستی است که گاهی بر روی مفاصل و تاندونها ایجاد میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
ganger
ganesha
gamp
gammadion
gametophyte
gangly
ganja
ganymede
gar
garble
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان