[اسم]

genetics

/dʒəˈnet̬.ɪks/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 (علم) ژنتیک ژن‌شناسی

معادل ها در دیکشنری فارسی: علم توارث ژنتیک
  • 1.Next year, I'll be studying genetics.
    1. سال بعد، ژنتیک خواهم خواند.
تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان