Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . (گل) شمعدانی
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[اسم]
geranium
/ʤəˈreɪniəm/
قابل شمارش
مشاهده در دیکشنری تصویری
1
(گل) شمعدانی
معادل ها در دیکشنری فارسی:
شمعدانی
تصاویر
کلمات نزدیک
geraldine
gerald
geothermal
georgian
georgia
gerbil
geriatric
geriatrician
geriatrics
germ
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
