Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . در کله کسی فرو کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[جمله]
get something through someone's head
/gɛt ˈsʌmθɪŋ θru ˈsʌmˌwʌnz hɛd/
1
در کله کسی فرو کردن
چیزی را به کسی فهماندن، حالی کردن
مترادف و متضاد
get something through someone's thick skull
put something into someone's head
1.It was difficult to get it through the bank manager's head that I didn't want to borrow any more money.
1. سخت بود که مدیر بانک را حالی کنم که من دیگر نمی خواهم وام بگیرم.
تصاویر
کلمات نزدیک
get something straight
get something hands down
get something done
get someone's goat
get somebody down
get somewhere
get straight a's
get straight to the point
get stuck
get the blues
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان