Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . به کسی لطف کردن
2 . به کسی فرصت دادن
3 . به کسی رحم کردن
4 . شوخی نکن دروغ نگو، برو بابا
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
to give someone a break
/tuː gɪv ˈsʌmˌwʌn ə breɪk/
1
به کسی لطف کردن
informal
1.Please, give me a break and let me take the test again.
1. لطفا، یک لطفی به من بکن و اجازه بده دوباره آن امتحان را بدهم.
2
به کسی فرصت دادن
informal
1.I gave him his first big break at becoming an actor.
1. من اولین فرصت بزرگش برای بازیگر شدن را به او دادم.
3
به کسی رحم کردن
informal
1.Since this is your first offense, I'm going to a give you a break.
1. چون این اولین خلافت است، بهت رحم خواهم کرد.
[حرف ندا]
give me a break!
/gɪv mi ə breɪk/
1
شوخی نکن دروغ نگو، برو بابا
informal
مترادف و متضاد
You're kidding!
1."He asked me to marry her." "Give me a break!"
1. «از من خواست که با او ازدواج کنم.» «شوخی نکن!»
توضیحاتی در رابطه با give me a break
عبارت give someone a break برای بیان عدم باور یا دلخوری استفاده میشود.
تصاویر
کلمات نزدیک
give someone a black eye
give somebody the sack
give somebody feedback
give somebody advice
give somebody a say
give someone a call
give someone a compliment
give someone a fat lip
give someone a hard time
give someone a hug
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان