[صفت]

gnarly

/ˈnɑːrli/
قابل مقایسه
مشاهده در دیکشنری تصویری

1 سخت و چالش‌برانگیز

2 ناخوشایند زشت

  • 1.Stations can be pretty gnarly places.
    1. ایستگاه‌ها می‌توانند مکان‌های بسیار ناخوشایندی باشند.

3 عالی محشر

informal
  • 1.Wow, man! That's totally gnarly!
    1. وای، پسر! آن واقعاً محشر است!

4 پینه‌بسته زبر

تصاویر
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان