Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سپری شدن (زمان)
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to go by
/goʊ baɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: went by]
[گذشته: went by]
[گذشته کامل: gone by]
مشاهده در دیکشنری تصویری
صرف فعل
1
سپری شدن (زمان)
گذشتن
معادل ها در دیکشنری فارسی:
رد شدن
سپری شدن
گذشتن
1.The days went by really slowly.
1. روزها به‌آرامی سپری شدند.
2.The holidays went by very quickly.
2. تعطیلات به‌سرعت سپری شدند.
تصاویر
کلمات نزدیک در دیکشنری تصویری
go blank
go belly up
go ballistic
go back a long way
go back
کلمات نزدیک
go bowling
go bonkers
go blind
go blank
go biking
go by bus
go by car
go by plane
go by train
go camping
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان
