Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . سفید شدن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[فعل]
to go grey
/goʊ greɪ/
فعل ناگذر
[گذشته: went grey]
[گذشته: went grey]
[گذشته کامل: gone grey]
صرف فعل
1
سفید شدن
جوگندمی شدن
1.My hair went grey in my twenties.
1. در بیست سالگی موهایم سفید شد.
تصاویر
کلمات نزدیک
go fry an egg!
go from strength to strength
go for it
go for a wander
go for a walk
go grocery shopping
go hand in hand
go hog wild
go home
go hot and cold
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان