Toggle drawer
menu
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
عربی به فارسی
اسپانیایی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
1 . بیش از حد معمول تلاش کردن
خانه
انتخاب دیکشنری
انگلیسی به فارسی
آلمانی به فارسی
فرانسه به فارسی
ترکی استانبولی به فارسی
صرف فعل
وبسایت آموزشی
درباره ما
تماس با ما
[عبارت]
go out of one's way
/goʊ aʊt ʌv wʌnz weɪ/
1
بیش از حد معمول تلاش کردن
1.He went out of his way to help me.
1. او بیش از حد معمول تلاش کرد تا به من کمک کند.
تصاویر
کلمات نزدیک
go out of business
go out
go online
go on vacation
go on tour
go out on nature day
go out with
go over
go over one's head
go over time
دانلود اپلیکیشن آموزشی + دیکشنری رایگان